Thursday, April 7, 2011

حکایت وطن از دیدگاه مجاهدین

در عجبم از وقاحت این به اصطلاح سازمان مجاهدین . در اخبار خواندم که مجاهدین اقدام به اجرای سرود "وطنم" در شهر اشرف کرده اند. مبهوت شدم از این همه وقاحت و تصمیم گرفتم یادداشتی در اینباره بنویسم. در اینجا به چند مورد از سوابق درخشان این به اصطلاح سازمان اشاره می کنم

یک - قبل از انقلاب ایران و در جریانات مبارزات انقلابیون با رژیم شاه این گروه  جزو یکی از تندرو ترین و خشونتگرا ترین گروه های انقلابی بودند که دست به اسلحه برده و اقدام به عملیات مسلحانه کردند. آنها یکی از گروه های اصلی بودند که قبل از انقلاب به خشونت عریان رو آورده و به رادیکال شدن فضا کمک کردند 

دو - در یک سال پایانی منتهی به انقلاب (سال 57) در یکی از حساس ترین مقاطع تاریخی ایران در زمان انقلاب با خمینی جنایتکار همدست شدند و دولت بختیار را سرنگون کردند تا با شکستن ساختار های موجود هرطور که هست به قدرت برسند

سه - بعد تر اما خمینی که واقعیت وجودی آنها را در طی مبارزه علیه شاه شناخته بود دست به حذفشان زد چرا که هیچ کس (حتی جنایتکاران) از خائن و خیانت خوششان نمی آید.

چهار - پس از آن، یک جانی بنام صدام حسین برای فتح 3 روزه ایران و عرب کردن ایران برای همیشه به کشور ما حمله کرد. در آن زمان خمینی دست به قتل عام امیران ارتش زده بود و سقوط این کشور تاریخی محتمل به نظر می رسید. در این برهه حساس و تاریخی باز مجاهدین به طمع اینکه بعد از سرنگونی دولت ایران زیر پرچم صدام (دشمن این کشور) به حکومت ایران برسند با دشمن این آب و خاک هم قسم شدند و به قتل، بمب گذاری و همکاری اطلاعاتی با دشمن در زمان جنگ مشغول شدند. این عمل در عرف همه کشور های جهان مصداق بارز خیانت به وطن در شرایط جنگی تلقی میشود.  چه بسا خون بسیاری از جوانان برومند کشورمان به واسطه اطلاعات یا کمک هایی که آنها به ارتش صدام می رساندند بر زمین ریخته شد. در کشور های پیشرفته تر مثل آمریکا، فرانسه، آلمان، ....  متهمین به نوع جرایم را به دادگاه نظامی می فرستند ولی در بسیاری از دیگر کشورها حتی برای این گونه متهمین حق رفتن به دادگاه و دفاع از خود را نیز قائل نیستند و آنها را مستقیما به تیرباران محکوم می کنند. لازم به ذکر است که حتی در کشور هایی که سالهاست دیگرقانون اعدام در آنها وجود ندارد (مثل کشور کانادا) نیز اینگونه متهمین را اعدام می کنند

پنج - پس از اعلام آتش بس رسمی بین ایران و عراق بعد از هشت سال جنگ خونین، صدام که به نوعی شکست خورده بود باز به مجاهدین خائن متوسل شد. مسعود رجوی سرکرده مجاهدین عملیات فروغ جاویدان را سازمان دهی کرد و با کمک مالی، نظامی و اطلاعاتی ارتش عراق و نام خنده دار "ارتش آزادی بخش ایران" به کشورمان حمله کرد و بطور مستقیم دست به کشتار هموطنانمان زد. علاوه بر این، این حمله بهانه لازم را بدست خمینی داد تا به بهانه شرایط اضطراری جنگی دست به قلع و قمع و حذف فیزیکی یکجای همه مخالفین سیاسی (نه فقط مجاهدین که همه گروه ها و عقاید) در داخل کشور زده و قتل عام دهه 60 خورشیدی را رغم بزند.  

شش - پس از سرنگونی صدام توسط نیرو های آمریکایی، مسعود رجوی مخفی شده و مریم قجر عضدانلو معروف به مریم رجوی که اکنون به نوعی ریاست این گروه را بر عهده گرفته، زیر فشار افکار عمومی جهانیان که ترور و تروریست را محکوم می کنند و از آنجا که دیگر منابع مالی عراقی از بین رفته به اروپا رفته و ژست های دموکراتیک میگیرد و دم از دفاع از حقوق ایرانیان می زند در حالی که هنوز حدود بیش از 3000 نفر از هموطنان فریب خورده را در کمپ اشرف در عراق به گروگان گرفته و از رها کردن آنها خودداری می کند. 

هفت - افرادی از درون خود مجاهدین که شانس فرار و بیرون آمدن از این گروه را داشته و به اروپا یا آمریکا پناهنده شده اند اقدام به افشای اخبار تکان دهنده از نحوه هولناک رفتار با هموطنان در کمپ اشرف کرده اند. آنها پرده از جنایات بسیاردهشتناکی برداشته اند که بر سر هموطنان فریب خورده ما آمده است. البته با وجود اینکه در حال حاضر مجاهدین به شدت سعی در رفتار موجه و گرفتن ژست دموکراتیک دارند با هر نوع گردهمایی افشاگرانه که بر علیه آنها برگزار شود به شدت برخورد کرده و به بدترین وضع ممکن اقدام به متشنج کردن فضا و خشونت فیزیکی می کنند تا از آگاهی افکار عمومی جلوگیری کنند

هشت - پس از به راه افتادن جنبش سبز و جریانات پس از انتخابات، با اینکه مجاهدین مطلقا هیچگونه نقشی در آن ندارند و اصولا قبل از انتخابات اقدام به تحریم همه جانبه آن کرده اند و با وجود اطمینان از تنفر مردم نسبت به آنها، سعی در مصادره جنبش مردمی به نفع خود می کنند و عملا یک بار دیگر بهانه ای بدست رژیم خونخوار اسلامی می دهند که بهترین فرزندان این کشور را به جرم واهی ارتباط با یکی از کثیف ترین سازمان های تروریستی جهان (مجاهدین) به چوبه اعدام بسپارد

حالا با تمام این تفاسیر، بسیار جالب است که مجاهدین با این سابقه درخشان دم از وطن می زنند. فقط یک سوال دارم: آقایان و خانم های محترم، شما از کدام وطن حرف می زنید؟



 ا

1 comment:

  1. This comment has been removed by a blog administrator.

    ReplyDelete